ما دچار یک بیماری مزمن شده ایم و کسی حواسش نیست،ما مبتلا به بکار بردنِ جملاتِ دُرست در موقعیت های اشتباه هستیم.
انگار ذهنمون تبدیل به انباری از جملات انگیزشیِ خاص شده که فقط بلدیم بدون فکر تکرارش کنیم.

چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد

یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت

دست از طلب ندارم تا کام من برآید

این ها نمونه هایی از جملاتیست که باب شده اما کسی نیست بگه عزیزِ من اون راهی که تو میخوای بسای توی ناکجاآباد زندگیت هست و اصلا راه به جایی نمیبره!
سختکوشی و تلاش بسیار عالی هست و صدالبته ناامید نشدن که اگر با پشتکار ادغام شود معجونی میدهد نایاب
اما تاحالا شده همینطور که باسختی از سربالایی های زندگی میرید بالا و بی وقفه جملات انگیزشی رو مثل ذکرهای روزانه تکرار میکنید،توقف کنید و به خودتون بگید من اینجا چکار میکنم؟زمین درستی رو برای بازی انتخاب کردم؟اینجا همون جایی هست که باید باشم؟

یکی از اساسی ترین فاکتورهای خوب زندگی کردن،هنرِ پیدا کردنِ زمین بازی مناسب هست.
امیدوارم زمین بازی خودتون رو پیدا کنید.

+این روزها در پی آنالیز کردن و پیدا کردن زمین بازی خودم هستم.میشه دعا کنید که به بیراهه نرم؟


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها